سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! ما را ازکسانی قرار ده که درختان شوق تو در باغ های سینه شان، شاخه ها گسترده و آراسته شده است و آتش محبّتت، دل هایشان را فراگرفته است ... و چشمانشان با نگریستن به تو روشن شده است . [امام سجّاد علیه السلام ـ در مناجات العارفین ـ]

هفته نامه جوانان خسروشهر

راننده کامیونی وارد رستوران شد. دقایی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد سه جوان موتورسیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند و بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن، اولی سیگارش را در استکان چای راننده خاموش کرد.

راننده به او چیزی نگفت. دومی شیشه نوشابه را روی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد و بعد هم وقتی راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد ولی باز هم ساکت ماند.

دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوانها به صاحب رستوران گفت: چه آدم بی خاصیتی بود، نه غذا خوردن بلد بود و نه حرف زدن و نه دعوا!

رستورانچی جواب داد: از همه بدتر رانندگی بلد نبود چون وقتی داشت می رفت دنده عقب ? موتور نازنین را خرد کرد و رفت.




خسروشاهی ::: پنج شنبه 90/3/19::: ساعت 1:2 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 5


بازدید دیروز: 2


کل بازدید :38194
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
خسروشاهی
این وبلاگ مخصوص جوانان خسروشهر میباشد وهر هفته روزهای پنجشنبه با مطالب و نوشته های گوناگون به روز خواهد شد خسروشاهی هایی که می خواهند نوشته هایشان در این هفته نامه درج گردد می توانند با ایمیل یا در قسمت نظرها با ما در ارتباط باشند در ضمن حتما نظر وپیشنهاد وانتقاد یادتان نرود
 
 
>>آرشیو شده ها<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<